• Biography
  • Albums
  • Lyrics (3)

رفتی بسفر خدا
از ظاهر باختری


رفتی به سفر خدا نگهدارت باد ای یار
در راه سفر قرآن مددگارت باد ای یار

تو رفتی و این دلم بسی خونین شد
تا پای کفن دلم خریدارت باد ای یار

ای یار قشنگی اما دو رنگی
تو نازکتری از گل اما به مثل سنگی

هنگام ودا دست ترا بوسیدم ای یار
چو کودکی از آمدنت پرسیدم ای یار

دستمالک خوشبوی که در دست تو بود ای یار
یادگار به دلم گفته نشد دزدیدم ای یار

ای یار قشنگی اما دو رنگی
تو نازکتری از گل اما به مثل سنگی

رفتی به سفر مرا پریشان کردی ایی یار
با مرگ مرا دست و گریبان کردی ایی یار

من نیم نگاهت به جهانی ندهم ایی یار
دو چشم مرا دوش به گریان کردی ایی یار

ای یار قشنگی اما دو رنگی
تو نازکتری از گل اما به مثل سنگی

Alert: Content is protected !!