طبیب دل من شنیدم
از استاد سرآهنگ

طبیب دل من شنیدم که تو تبی اندر این روز و شب کرده&zwnj;ای الهی بمیرم برای تو من بگو از برای که تب کرده&zwnj;ای
شنیده&zwnj;ام که تو عاشق شدی و تب کردی در این قسمت فقط یک مصراع خوانده شده است
خاکم به دهن به، چه بگویم چه شنیدم در این قسمت فقط یک مصراع خوانده شده است
دستت گرفته است طبیب از پی علاج این دست را مباد به آن دست احتیاج
از آن رنجور است چشم تو دایم که هم بیمار و هم بیماردار است
خدا نکرده شنیدم که دردسر داری سرم فدای سرت کن که درد برداری
گر درد کند پای تو ای حورنژاد از درد مدان که هرگزت درد مباد این درد من است کز منش رحم آمد از بهر شفاعتم به پای تو فتاد
رگ دست تو را کز رشتة جان است نازک&zwnj;تر طبیب بی&zwnj;مروت بوسه&zwnj;گاه نیشتر سازد ای مسیحا چارة رنج دو عالم احتیاج بر نگه ظلم است اگر محتاج درمان بینمت
گر نمی&zwnj;آیم به پرسش، نیست در تقصیر من کور بادا دیده&zwnj;ام، بیمار چون بینم تو را؟
ای طبیب مهربان! رحمی به آزار دلم نبض دستم را چه می&zwnj;بینی که بیمار دلم
جانم به لب از لعل خموش تو رسید از لعل خموش باده&zwnj;نوش تو رسید گوش تو شنیده&zwnj;ام که دردی دارد درد دل من مگر به گوش تو رسید
مسیحای مرا از من بگویید که من تا کی به بستر بگذرانم؟
دارو مده طبیب که دردی است درد عشق ما به نمی&zwnj;شویم و تو بدنام می&zwnj;شوی
نعش مظهر چو ز کویت گذرد، چشم مپوش آخر این مرده همان است که بیمار تو بود
سواد زلف او را از دلم پرس درازی شب از بیمار بشنو

Back To Lyric

طبیب دل من شنیدم از استاد سرآهنگ

طبیب دل من شنیدم
از استاد سرآهنگ